امروز عصر به وقت ما، قرار هست خیلی جدی حرف بزنیم. یادم نیست آخرین بار چه زمانی؟ با چه کسی؟ چه موضوعی؟ خیلی جدی حرف زده باشم. از دیشب تا حالا قلبم می پرسه این خوبه یا بد؟ و من جوابی ندارم. در حالی که میشه یه حرکت رو به جلو تلقینش کرد ولی می تونه حالت عکس داشته باشه. باید خودم رو از این فکرها دور کنم. می دونید بچه ها کسی که میگه اگه فلان چیز نشد، ناراحت نمیشم. از اینکه یه بازنده اس مطمعنه. ولی برنده شدن به هر قیمتی رو ترجیح نمیدم. 

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها