گریه نشانه ضعف است!

حسرت مخرب است!

و خشم اشتباه است!

اینجوری که معلوم است ما نباید هیچ حسی داشته باشیم! ما در تمامی زندگی در حال پنهان کردن احساستمان هستیم. پنهان کردنِ احساساتی که واقعیند، بعد ما تعجب می کنیم که چرا استرسِ زیادی داریم. اظطراب و افسردگی داریم، چه اتفاقی می افتد اگر خودمان را رها کنیم؟

اگر در مقابل احساساتمان مقاومت نکنیم و هر احساسی را با آغوشِ باز بپذیریم. چرا تجربه احساساتی را که تماما طبیعی هستند اشتباه می دانیم؟!

پنج حس طبیعی وجود دارد و برای درکِ آنها نیاز به یک نقشه داریم.

|غم| این همان حسی است که به شما اجازه می دهد، علی رغم میلِ باطنی بگویید: خداحافظ. غم یک حسِ کاملا طبیعی است. اما هنگامی که غم سرکوب شود، تبدیل به افسردگی می شود. شما غم و اندوه را کنترل می کنید و افسردگی شما را کنترل می کند.

|خشم| این یک حس غریزی و محافظت کننده است و از موماتِ بقاست. خشم یک حس کاملا طبیعی است و به هیچ وجه مضر و خطرناک نیست. اما هنگامیکه خشم سرکوب شود، تبدیل به عصبانیت و تندخوی می شود. شما خشم را کنترل می کنید، و عصبانیت شما را کنترل می کند.

|حسرت| این یک حسی است که هنگامی که موفقیتِ کسی را می بینیم به ما الهام می شود. این حسی است که همیشه باعثِ صعود و ترقی ما می شود. حسرت یک حسِ کاملا طبیعی است. اما هنگامی که حسرت سرکوب می شود به حسادت تبدیل می شود. شما حسرت را کنترل می کنید، حسادت شما را کنترل می کند.

تمامیِ این احساسات ریشه در |ترس| دارند. که آن هم یک حسِ کاملا طبیعی است. ترسهای ما غرایز محافظت کننده ما هستند.  نیاز است که با آنها مواجه شویم و آنها را ابراز کنیم. خود ترس، بیانی از |عشق| است و عشق بالاترین حس ما است. راه حل مشکلات پایان بخشیدن به احساسات نیست بلکه آغاز کردن آنهاست.





مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها