گاهی متوجه نمی شوم برای چه چیزی حرکت کرده ام. گاهی دلتنگت می شوم با اینکه ازت تنفر دارم. دست خودم نیست. مردمانی در خیابان فریاد می زنند اما فریادی تکراری. برای فردی که می گویند مرگ بر او، ولی آنها هم مثل من دلتنگ هستند. ابرهای خشمگین خورشید را در اسارت گرفته اند و خیلی وقته آسمان این موضوع را بازگو می کند. کوهستان از شعله های درونش دم نمی زند. شاید منتظر است. منتظر تکه دادنی بر دیوار کعبه. چه کسی می گوید؟! چه کسی می خواند؟! تو که می آیی؟!


* نویسنده مسئولیت هر گونه تفسیر اشتباه از مطلب را نمی پذیرد.

* باید از تمام زرتشتیان معذرت بخواهم بخاطر مطلبم. من باید به آنها احترام بگذارم بخاطر نامی که برای وبلاگم انتخاب کرده ام. با تمام این تفاسیر از دیدگاه من انسان باید از عقل خویش به سرشت خویش رو بیاورد و تمام ادیان های الهی قابل احترام اند و من هیچگاه بی احترامی نخواهم کرد. در مطلب فوق صرفا بخاطر اکثریت از موعود خاصی نامبرده شد. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها